حصیل در خارج از کشور: از سری مقالات مدیریت زندگی دانشجویی
چطور گفتگو با دیگر دانشجویان را شروع کنیم؟
نکاتی برای آشنایی با افراد جدید و شروع مکالمه با آنها، در مهمانی ها و دانشگاه.
یکی از دغدغهها در مورد تحصیل در خارج از کشور ملاقات با آدمهای جدید است. اولاً اگر به شکل طبیعی آدمی ساکت و خجالتی هستید، از این ملاقاتها نترسید. دانشگاه و اتحادیهی دانشجویی دانشگاه این موضوع را درک میکنند و هر سال با صدها و هزاران دانشجویی مواجه میشوند که همدیگر را نمیشناسند. آنها فعالیتهای مفرحی برای دانشجویان ترتیب میدهند تا به همه کمک کنند که با هم آشنا شوند. پس فراموش نکنید که شما اولین نفری نیستید که قصد چنین کاری را دارید.
همه چیز در چند روز یا چند هفتهی اول به شکلی اجتنابناپذیر عجیبوغریب خواهد بود، اما به زودی شما در زمینهی شروع گفتگو با غریبهها به یک حرفهای تبدیل خواهید شد و اعتمادبهنفستان اوج خواهد گرفت. در این مطلب چند نکته را برای کمک به نزدیک شدن به غریبهها و شروع گفتگو آوردهایم، از جمله موضوعاتی برای بحثهای بیشتر. این موضوعات و مطالب را برای مواقعی که دچار مشکل شدهاید به خاطر بسپرید.
۳ سؤال اساسی اولیه
دانشجویان بینالمللی و بومی بر سه سؤال در هفتهی اول و دوم خود در دانشگاه متکی خواهند بود:
• اهل کجا هستی؟
• رشتهات چیست؟
• کجا زندگی میکنی؟
پاسخ به این سه سؤال شما را از سکوتهای ناراحتکننده نجات میدهد و زمینهای را برای تبادل اطلاعات فراهم میکند. اگر متوجه شدید که در چند هفتهای اول این سه سؤال را بارها و بارها با آدمهای مختلف مطرح میکنید نگران نشوید، همه همین کار را میکنند. همه به زودی این مطلب را میپذیرند، و علاوه بر این، نشستن در سکوت از این هم ناراحتکنندهتر است؛ با این کار حداقل میتوانید بگویید که تلاشتان را کردهاید.
سؤالات بعدی: در مورد خوابگاه یا محل اقامت یکدیگر صحبت کنید (از چه چیزش خوششان میآید یا دوستش ندارند)، چرا این رشته را انتخاب کردهاید و میخواهید در آینده چه شغلی داشته باشید، اطلاعات بیشتری در مورد کشور و منطقهی خود رد و بدل کنید.
چطور یک گفتگو را شروع کنیم؟
آدرس بپرسید.
اگر تازه وارد دانشگاه شدهاید، اصلاً تعجبی ندارد که گم شوید، به هر حال اولین بار است که وارد اتاقهای دانشگاه، سالنهای سخنرانی و… میشوید، و دانشگاهها معمولاً بزرگتر از چیزی هستند که تصور میکنید. به زودی با تمام این فضاها آشنا خواهید شد، اما از تازهوارد بودن خود بیشترین بهره را ببرید و بدون اینکه خجالت بکشید نشانی جاهای مختلف را از بقیه بگیرید. شما که دوست ندارید یک دانشجوی سال سومی باشید و از یک دانشجوی تازهوارد سال اولی آدرس بگیرید، اینطور نیست؟ خواهید فهمید که قدیمیترهای دانشگاه در کمک به شما خیلی مشتاقاند، چون آنها هم یادشان است که تازهواردبودن در دانشگاه چه حسی دارد.
سؤالات بعدی: اگر کسی که از او آدرس پرسیدهاید دانشکده مورد نظرتان را میشناسد، شاید او هم مشغول تحصیل در همان دانشکده است. اگر این ملاقات در فضایی اجتماعی اتفاق افتاده، میتوانید در مورد مزههای غذاها، قیمتها و میزان ازدحام و شلوغی آن صحبت کنید (و زمانی که این شلوغی اتفاق میافتد).
از آنها تعریف کنید.
شاید شنیدن یک تعریف بیدلیل از فردی که کاملاً غریبه است برای بعضیها عجیب به نظر برسد، اما باز هم کاری خوب و مؤدبانه است و میتواند به آن فرد اعتماد به نفس بدهد و تأثیر خوبی روی روز او داشته باشد. همه دوست دارند سلیقهشان و تلاشی که صرف ظاهرشان کردهاند به چشم بیاید؛ خیلیها از این موضوع لذت میبرند، پس سؤال کنید تا چیزهای بیشتری دربارهشان بدانید.
سؤالات بعدی: میتوانید به تعریفتان ادامه بدهید و در مورد همان موضوع سؤالاتی بپرسید. برای مثال اگر از آرایش یک دختر تعریف کردهاید، میتوانید در مورد جایی که وسایل آرایشیاش را خریده سؤال کنید، در مورد رنگهای مختلف آن وسیلهی آرایشی، چه رنگی میتواند قشنگتر باشد و …
آب و هوا
این سؤال مخصوص کسانی است که در انگلیس تحصیل میکنند، انگلیسیها عاشق گفتگو دربارهی آب و هوا هستند، حتی وقتی که هوا خیلی بد است. این بخشی از فرهنگ کشور است که در مورد باران –که چقدر زیاد و کسالتآور شده- و گرمی هوا صحبت کنند، تا جایی که حتی وقتی خودشان هم این موضوع را پیش میکشند در جریان هستند که این گفتگو تا چه حد تکراری شده است (به یاد داشته باشید که انگلسیها آدمهای شوخطبعی هستند و همدیگر را، حتی اگر کمی خشک و تند باشد، مورد خنده قرار میدهند). آب و هوا موضوع خوبی برای حرفزدن و احوالپرسی است و روی همه تأثیر میگذارد، چون همه در لحظات تنهایی گرفتار آمدهاند و میتوانند در مورد موضوعی مشترک دست به گله و شکایت بزنند.
سؤالات بعدی: میتوانید در مورد کشور خودتان و آب و هوای کشورتان صحبت کنید. اگر آب و هوا شما را غافلگیر کرده است، شاید دلتان بخواهد در مورد محلی برای خرید لباسهای مناسبتر سؤال کنید (یک بارانی، یا پوتین زمستانی). اگر آب و هوا به شکلی خاص گرم و خوب باشد، میتوانید از برنامههای آنها برای استفاده از این هوای خوب سؤال کنید.
به گفتگوها گوش کنید.
درست است که میگویند نباید به مکالمات دیگران گوش داد، اما سعی کنید از خلال گفتگوها بفهمید که موضوع صحبت دیگران چیست. (چه موضوعی برای گفتگو مناسب است و دیگران چطور با هم احوالپرسی میکنند و…). معیارهای اجتماعی احتمالاً با آنچه در کشور شما جاری است فرق دارد و طبیعی است که فهمیدن چند نکته در مورد انتقال از یک موضوع به موضوعی دیگر میتواند مفید باشد. همچنین شاید کسی به چیزی نیاز داشته باشد و شما بتوانید به او کمک کنید؛ در این نقطه شما میتوانید خود را وارد گفتگو کنید و در نقش قهرمان برای او ظاهر شوید. این کار میتواند موجب ارتفاء سطح مهارتهای زبانی شما هم بشود، پس استفادهی تماموقت از هدفون را در حالی که در فضاهای عمومی هستید کنار بگذارید.
دیگران چه چیزهایی میبینند، میخوانند و گوش میکنند؟
این نکتهی خوبی برای شروع گفتگو در یک فضای حملونقل عمومی است. بسیاری از مردم هنگام سفر تلویزیون، فیلم یا کلیپهای یوتیوب را با گوشی تلفن، لپتاپ یا تبلت تماشا میکنند یا موسیقی گوش میکنند. البته مطالعه هنوز هم کار رایجی در وسایل حملونقل عمومی است، چه روی تبلت یا کتابخوان باشد و چه به صورت سنتی در قالب کتاب. بدون اینکه فضول به نظر بیایید میتوانید از کسی که کنارتان است بپرسید چیزی که مشغول تماشا، گوشکردن یا مطالعهاش است چیز خوبی است یا نه؛ میتوانید بگویید که شما هم در فکر تماشا، گوشکردن یا مطالعهی آن بودهاید، اما هنوز مطمئن نیستید.
سؤالات بعدی: میتوانید در مورد برنامهها، فیلمها یا کتابهای مشابهی که از آنها لذت بردهاید یا قصد دارید به آنها بپردازید سؤال کنید؛ سپس میتوانید گفتگو را به چیزهایی (برنامههای تلویزیونی، فیلم، موسیقی، کتاب و…) که دوست دارید یا دوست ندارید گسترش بدهید.
در مورد اساتید صحبت کنید.
سعی کنید کسانی را که رشتهشان مشابه شماست بشناسید، چون احتمالاً دیر یا زود آنها را در یک کلاس مشترک خواهید دید (و حتی شاید لازم شود با آنها کار کنید). این راه خوبی برای درد دل کردن دربارهی استادی است که زندگی را برایتان تلخ کرده است. همیشه یک استاد با چنین خصوصیاتی وجود دارد، و همهی ما هم روزهای بدی داشتهایم و خواهیم داشت. شاید رشتهی تحصیلی تنها چیز مشترک بین شما و دیگری باشد (لااقل در سطح اینطور به نظر میرسد)، بنابراین از این فرصت نهایت استفاده را ببرید. فقط مواظب باشید که حرفهایتان شبیه شایعهپراکنی به نظر نرسد، چون این ویژگی به هیچ وجه چیز خوب و دلچسبی نیست.
سؤالات بعدی: صحبت را دربارهی رشتهتان، و نظرتان در مورد اساتید و … ادامه بدهید.
منتقد خود باشید.
اگر برخی از نقاط ضعف خود را بپذیرید و دربارهی آن شوخی کنید، دیگران از مواضع خود پایین میآیند و سپر دفاعیشان را کنار میگذارند. خندیدن به ضعفها و خرابکاریهای خود یک کیفیت شخصیتی پسندیده است، و دیگران در رابطه با شما احساس راحتی و کنترل بیشتری میکنند. اگر شخصی به نظرتان آدم خوبی باشد، بر اساس غریزه اولین کاری که میکند این است که سعی کند با گفتگو در مورد لحظاتی که دچار خطاهای مشابهی شده حال شما را بهتر کند؛ به این ترتیب پیش از آنکه خبردار شوید در حال رد و بدل کردن خاطراتتان خواهید بود. یکی از این داستانها میتواند ماجرای گمشدنتان در دانشگاه باشد؛ دیگران هم شاید وارد گفتگو شوند و تجارب خودشان را در این زمینه و گمشدن در دانشکده مطرح کنند.
شاید بد نباشد که از موارد زیر خودداری کنید:
موضوعات جدی
ایدهها و رویکردهای سیاسی، نژادی و جنسیتی میتوانند بسیار حساس یا بحثبرانگیز باشند. این موضوع وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که شما در کشوری دیگر در حال تحصیل باشید، چون ممکن است مطرحکردن برخی مسائل مثل کشور خودتان عادی و پذیرفتهشده نباشد. در چند هفته یا چند ماه اول در کشوری جدید، پیش از ورود [ناخواسته] به مشاجرات و جدلهایی که لازم نیست درگیرشان شوید، حواستان را در مورد معیارهای اجتماعی جمع کنید.
اطلاعات شخصی
اگر غریبهای به شما نزدیک شد و در مورد جزئیات اطلاعات شخصیتان سؤال کرد، کاملاً حق دارید که در مقابلش موضع دفاعی اختیار کنید. حتی اگر این افراد کاملاً صادق و معصوم باشند، درک انگیزههایشان برایتان ممکن نیست. اطلاعات شخصی مواردی مثل آدرس دقیق، سن (که در بین دانشجویان کمتر اتفاق میافتد)، گرایش جنسی و حتی اسمتان است. لازم است در مورد هر موقعیتی به صورت مستقل قضاوت کنید و تصمیم بگیرید (برای مثال در یک کلوپ شبانه پرسیدن اسم اشخاص کاملاً عادی است).
کی از نزدیکشدن به افراد خودداری کنیم؟
اگر به کسی در شب، تاریکی و جایی دورافتاده نزدیک شوید، احتمالاً گفتگو آخرین چیزی است که به ذهنش خواهد رسید. اگر این برخورد در جایی دور از انظار عمومی باشد، احتمالاً آنها به این نتیجه خواهند رسید که شما قصد زورگیری، حمله یا آزارشان را دارید. بسته به کشور و منطقهای که در آن مشغول تحصیل هستید، ممکن است آمار زورگیری و دزدی بالا باشد، بنابراین مردم به شکلی طبیعی بیشتر نگران و محتاط میشوند. این مسئله را مد نظر داشته باشید و اگر از جانب آنها به سردی روبهرو شدید موضوع را شخصی تلقی نکنید.
فاقد دیدگاه